0

تمایز معیار نوعی و شخصی در رسیدگی به تخلفات انتظامی وکلا

تمایز معیار نوعی و شخصی در رسیدگی به تخلفات انتظامی وکلا
🔹 مقدمه
در رسیدگی به تخلفات انتظامی وکلا، تشخیص حدود آزادی بیان در مقام دفاع و مرز آن با تخلف، از جمله چالش‌های جدی برای مراجع انتظامی است. یکی از مبانی مهم در تحلیل این موضوع، تمایز میان معیار نوعی و معیار شخصی است که در این گفتار به صورت دقیق، کاربردی و مستند تبیین می‌گردد.
 ۱. معیار نوعی (Objective Standard):
معیار نوعی، معیاری عینی و مبتنی بر عرف حرفه‌ای و ادراک افراد منصف در جامعه حقوقی است. در این معیار، هیأت نظارت انتظامی بررسی می‌کند که آیا شخصیتی منطقی، با انصاف، و آگاه به عرف وکالت و قضا، سخن یا رفتار وکیل را توهین‌آمیز، خلاف شأن وکالت یا ناقض اخلاق حرفه‌ای می‌داند یا خیر.
 بر اساس این معیار:
•اظهارات وکیل در نقد رأی یا عملکرد قضایی، مادامی که مستدل، مستند و در چهارچوب ادب حقوقی باشد، مصداق تخلف نیست.
•ناراحتی قاضی یا شخص ثالث از لحن یا محتوای دفاعیه، به خودی خود معیار تخلف محسوب نمی‌شود.
•حفظ آزادی دفاع و استقلال حرفه‌ای وکالت در گرو پذیرش این معیار است.
 ۲. معیار شخصی (Subjective Standard):
در مقابل، معیار شخصی مبتنی بر احساس، برداشت یا واکنش فرد مخاطب است. طبق این دیدگاه، اگر قاضی یا مقام قضایی، اظهارات وکیل را «توهین‌آمیز» تلقی کند، حتی بدون وجود الفاظ صریح توهین، ممکن است موضوع تخلف مطرح شود.
 اما:
•این معیار فاقد ضابطه حقوقی عینی است و زمینه‌ساز تفسیرهای سلیقه‌ای، برخوردهای غیرمنصفانه و تضعیف امنیت شغلی وکیل می‌شود.
•به همین جهت، رویه غالب و نظر دکترین حقوقی و فقهی، رد معیار شخصی به‌عنوان مبنای داوری انتظامی است.
 مثال‌های کاربردی برای تمایز دو معیار:
۱. اظهار نظر حرفه‌ای (معیار نوعی – مجاز):
وکیل در لایحه‌ای می‌نویسد:
«رأی صادره فاقد تحلیل حقوقی دقیق است و از منظر اصول آیین دادرسی، نقض صریح حقوق دفاعی موکل را در پی داشته است.»
 عرف حقوقی چنین بیان را حرفه‌ای و در حیطه آزادی دفاع می‌داند.
۲. اظهار نظر شخصی (معیار شخصی – مخدوش):
وکیل می‌نویسد:
«قاضی جوان، مغرور و ناپخته بود و با تکبر وتبختر، خواسته را رد کرد.»
این بیان، از حوزه نقد خارج و وارد توصیف‌های شخصی و تحقیرآمیز می‌شود که می‌تواند بر مبنای معیار نوعی نیز، تخلف تلقی شود.
 نقش معیار نوعی در صیانت از آزادی دفاع:
پذیرش معیار نوعی در رسیدگی انتظامی:
•از برخوردهای سلیقه‌ای جلوگیری می‌کند.
•ضامن آزادی بیان وکیل در چارچوب قانون است.
•استقلال نهاد وکالت را در برابر مداخلات خارج از چهارچوب حفظ می‌کند.
 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:
در رسیدگی به تخلفات انتظامی وکلا، مبنای تحلیل باید معیار نوعی باشد؛ زیرا تنها این معیار، امکان قضاوت منصفانه، حرفه‌ای و سازگار با حقوق دفاعی را فراهم می‌آورد.
•معیار شخصی به دلیل عدم اتکاء به ضابطه ثابت و قابلیت تفسیر سلیقه‌ای، نمی‌تواند مبنای صدور رأی انتظامی باشد.
•داوری انتظامی باید بر پایه احترام به آزادی در مقام دفاع، رعایت حدود اخلاق حرفه‌ای، و تفسیر عرفی از رفتارهای وکیل انجام شود.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.